سلام «مي گويند (آقاي پناهيان:) قورباغه را اگر در داخل آب درحال جوش بياندازي مي ميرد، اما اگر همون قورباغه رو بياندازي داخل آب سرد و زيرظرفش آتش روشن کني تا به همان درجه جوش برسد نمي ميرد!»
شيطان از جايي که مي داند ما چيزي مون نمي شودبه ماضربه نمي زند/ دشمن وقتي ببينه شما زره تن کردي از جايي ضربه مي زند که آسيب پذير و بدون زره است / شيطان هم از جايي به ما ضربه مي زند که ما ندانيم از کجا خورديم بعدش هم گناه را «توجيح» مي کند ... اين است که کوچک شمردن گناه خطر است.
اولش که به ما آخرشونمي گه.../ برو با اين نامحرم دوست شو، درد دلاتو بکن، دل به دلش بده، حرفاتو بهش بزن...
ضمنا مي گويد تو خوبي، طرف هم آدم خوبيه، برو؛ مسئله هم مطلب واجب ولازمي است، برو براي اينچنين نيت خير تو خدا هم راضي است حتي اگر با نامحرم حرف بزني!
بعد ما با کلي غرور که به به! نيتمان هم که خير است، مي رويم...
و روزي مي بيينيم که... با اون نامحرم دوست «توجيح:»که نه هم صحبتيم!!! درد دلامونو مي گيم «توجيح:» آخه تجربه داره!!! دل به دلش ميديم و حرفامونو بهش مي زنيم «توجيح:» چون خيلي خوب به آدم آرامش ميده!!! برادر،خواهرم بشه «توجيح:» کلامش خيلي نافذه!!! ( ما همون قورباغه ايم )
آقاي قرائتي مي گفت وقتي يک جا آتش گرفته نميشه آروم آروم با طمانينه بگيم:
ايـــنـــجــــا داردآتـــــــش مــــي گـــيرد...
سريع داد مي زنيم : خطر! آتش!
حضرت يوسف منتظر نماند، نگفت چون من پيامبرم مي مانم و زليخا را متقاعد مي کنم که اين کار گناه است....
«دويد به طرف در»
حضرت علي عليه السلام به زنان جوان سلام نمي داد، ( وسلام مرد به زن جوان مکروه هم هست) اين يعني جواني که تو هرگز نمي تواني علي عليه السلام نمي شوي تو حواست به خودت هست!؟؟
که گناه از نرمش آغاز مي شود. الله اکبر.